پس از ريزش سقف فرودگاه مهرآباد در سال ۱۳۵۶، مركز اورژانس تهران بر اساس مراكز اورژانس آمريكايي پايهگذاري گرديد، كه در آن زمان جز مراكز معتبر اورژانس دنيا محسوب ميگرديد. متأسفانه اكنون پس از گذشت تقريباً ۳۰ سال از عمر آن، مراكز اورژانس از استانداردهاي بينالمللي فاصله بسياري دارند.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، اين مسأله ناشي از عدم فرهنگسازي مناسب و عدم اعتماد مردم به عملكرد اورژانس، كمبود پايگههاي اورژانس و آمبولانسها در سطح كشور بر اساس سرانه جمعی و ساختارهاي نامناسب شهري و حمل و نقل است.
هر چند در سالهاي اخير با توجه به اهميت مديريت بحران، توجه چشمگيري به توسعه مراكز اورژانس صورت گرفته است.
پس از شروع به كار اورژانس در سال ۱۳۵۶، وزارت بهداشت نيز فعاليتهايي را در اين زمينه آغاز كرد و رفتهرفته تعداد پايگاههاي اورژانس در كشور افزايش يافت. دكتر نادر حقي معاونت پزشكي مركز اورژانس تهران در اين باره گفت: “از سال ۱۳۷۹ امداد هوايي نيز به مجموعه اورژانس كشور اضافه گرديد.
هر چند سابقه امداد هوايي به سال ۱۳۵۶ برميگشت و در طي جنگ تحميلي نيز بيماران توسط بالگرد حمل و نقل ميشدند.” در حال حاضر بر اساس استانداردهاي سازمان بهداشت جهاني به ازاي هر ۱۶۵۰۰ نفر جمعيت شهري بايد يك دستگاه آمبولانس آماده خدماترساني باشد و به ازاي هر ۱۰۰ هزار نفر يك پايگاه اورژانس وجود داشته باشد. دكتر محمد سرور معاون فني اورژانس تهران با اشاره به اين نكته گفت: “در چند سال اخير وزارت بهداشت تلاشهاي بسيار جدي در جهت افزايش تعداد آمبولانسها داشته است.
اما هنوز تا رسيدن به استانداردهاي بينالمللي فاصله زيادي داريم.” وي در ادامه افزود: “طبق آخرين آمار ارائه شده توسط پزشكي قانوني در چند سال گذشته در هر سه ساعت ۱ نفر در شهر تهران در اثر تصادفات فوت شده است. از سوي ديگر شايعترين علت مرگ در تهران بيماريهاي قلبي و عروقي است كه ميانگين سني افراد مبتلا به اين ضايعه معمولاً ۴۵ تا ۵۰ سال است كه همان سن بازدهي افراد به جامعه است و عموماً اين اشخاص، افراد ديگري را تحت تكفل خود دارند كه فقدان آنها ضايعات جبرانناپذيري را به خانواده و در نهايت جامعه وارد ميكند.
بنابراين تقويت اورژانس كشور اهميت بهسزايي دارد. علاوه بر اين به دليل حجم بالاي ترافيك شهري تهران و مشكلات جادهاي اين شهر، دسترسي به مددجويان با سختي و كندي همراه است. بدين ترتيب بايد فاصله بين پايگاهها و مددجويان را كاهش دهيم كه اين امر مستلزم افزايش تعداد پايگاهها در سطح شهر است.”
خدمات ارائه شده توسط مراكز اورژانس بهصورت فعاليتهاي پيش بيمارستاني در نظر گرفته ميشوند. همه افراد جامعه از طريقه صحيح و اصولي حمل و نقل بيماران به بيمارستان آگاهي ندارند و اين وظيفه مراكز اورژانس است. دكتر حقي با اشاره به آنكه ۳۰ درصد از مأموريتهاي اورژانس را مصدومين تصادفات تشكيل ميدهند، افزود: “۳۰ درصد مأموريتهاي اورژانس را مصدومات تصادفات تشكيل ميدهند كه عملاً هيچ باني در داخل كشور نداشتند.
در بسياري مواقع بيماري كه دچار سانحه مختصري شده بود در اثر حمل ناصحيح، دچار صدمات جبرانناپذيري همچون قطع نخاع ميگرديد. ساير مأموريتهاي مراكز اورژانس، شامل خدماترساني به منازل و مجامع عمومي همچون پاركها براي صدماتي همچون سقوط، سوختگي و غرقشدگي هستند. در برخي موارد نيز بيماران غيرترومايي همچون بيماران قلبي و عروقي بيماران داراي مشكلات تنفس داريم. در اين موارد مددكاران با انجام اقدامات اوليه، شامل كنترل فشار و داروهاي مسكن، بيمار را با شرايط صحيح انتقال توسط برانكارد يا صندلي چرخدار به بيمارستان منتقل مينمايند.” با شماره تلفن ۱۱۵ ميتوانيد فرشتگان نجات را صدا كنيد.
۱۱۵ برای مردم شماره ای آشنایی نیست ؟
در كشور آمريكا شماره ۹۱۲ و در برخي كشورها شماره ۱۲۳، براي صدا زدن امدادگران قرار داده شده است. اقدامات پيش بيمارستاني از اقدامات اساسي سلامت جامعه محسوب ميشود و عدم اجراي صحيح اين اقدامات عوارض جبرانناپذيري را براي جامعه ايجاد مينمايد.
در كشور ما هنوز شماره ۱۱۵ براي مردم آشنا نيست.
دكتر سرور در اين باره گفت: “شايد يكي از دلايلي كه شماره تلفن ۱۱۵ براي مردم چندان آشنا نيست، آن باشد كه اورژانس نتوانسته است به نيازمنديهاي مردم به طور كامل پاسخ بگويد.
به دليل شرايط نامناسب عرضه و تقاضا اين ذهنيت در افراد ايجاد شده است كه اورژانس به موقع به محل حادثه نميرسد و خودشان بايد مصدوم را به مراكز درماني انتقال دهند. البته در سالهاي اخير با توجه به افزايش تعداد آمبولانسها در سال گذشته و بهبود تجهيزات پزشكي و مورد نياز داخل آمبولانسها، اعتماد مردم به اورژانس بيشتر شده است.”
يك اورژانس قوي بايد داراي ارتباطات قوي با افراد جامعه باشد. مراكز اورژانس نيز همچون ساير سازمانها از چند بخش اصلي تجهيزات، ساختمان و نيروي انساني تشكيل شدهاند. منابع انساني بايد داراي مهارتهاي لازم براي انجام عمليات امدادي باشند.
دكتر حقي ضمن تأكيد بر اهميت مهارت و آموزش پرسنل امدادگر افزود: “نيروهاي انساني فعال در مراكز اورژانس معمولاً داراي مدرك پرستاري يا فوق ديپلم بيهوشي هستند. همچنين برخي افراد داراي مدرك ديپلم هستند و آموزشهاي امدادگري را سپري كردهاند. در برخي از پايگاههاي اورژانس، پزشك هم وجود دارد. همچنين در برخي مراكز امدادي كه در داخل ترمينالها هستند، تكنسينهايي براي ارائه خدمات به مراجعين وجود دارد. بعضي مراكز نيز مراجعات حضوري ندارند و بيشتر مراجعات آنها به صورت بيسيم انجام ميشود.
دكتر سرور نيز در اين باره خاطرنشان كرد: “افرادي كه در بخش فوريتهاي پزشكي فعاليت ميكنند بايد داراي قدرت بدني باشند و به لحاظ فيزيكي بتوانند مأموريتها را انجام دهند، زيرا گاهي آنها مجبورند در شرايط نامساعد و غيرقابل پيشبيني عمليات امدادي را انجام دهند. مواردي همچون آوار، زلزله، يا تصادفات رانندگي برخي از اين شرايط است. همچنين امدادگران بايد داراي تبحر كافي در رانندگي باشند و از نظر علمي و عملي با عمليات امداد آشنايي داشته باشند.
” دكتر حقي در خصوص تجهيزات مراكز اورژانس گفت: “يك سري تجهيزات احيا به عنوان لوازم ضروري بايد در تمام پايگاهها موجود باشند كه عبارتند از وسايل لولهگذاري و تجهيزاتي كه براي احياء تنفس، تهويه و پمپاژ قلب به كار ميرود. تجهيزاتي همچون ديفيبريلاتور، ونتيلاتور، وسايل آتلگذاري، اكسيژن پرتابل و اكسيژن سانترال، وسايل پانسمان و همچنين برخي از داروهايي كه به صورت اورژانس از آنها استفاده ميشود. مثل داروهايي كه براي احياء قلبي، آسم و حملات تنگي نفس، فشار خون يا مسموميت با مواد مخدر و دارو مورد استفاده قرار ميگيرند.”
آمبولانسها بر اساس نوع فعاليتي كه انجام ميدهند به دستههاي مختلفي همچون تيپ A، تيپ B و تيپ C تقسيم ميشوند. آمبولانس A براي انتقال بين بيمارستاني است كه داراي يك تخت، يك كپسول اكسيژن و فشارسنج است. در برخي آمبولانسها بايد اقدامات درماني نيز انجام گيرد و نياز به حضور يك پزشك در آمبولانس وجود دارد.
همچنين داراي تجهيزاتي نظير پانسمان، الكتروشوك، ونتيلاتور و وسايل آتلگذاري هستند. دكتر سرور در اين باره گفت: “در حال حاضر در اورژانس تهران ۹۸ دستگاه آمبولانس تيپ B مشغول ارائه خدمات به مردم هستند كه ۱۵ دستگاه از اين آمبولانسها تيپ B۲ هستند، يعني پزشك در آنها مستقر هست و مجهز به دستگاه الكتروشوك، پيسميكر، ونتيلاتور و پالس اكسيمتر هستند.
يك پزشك عمومي به همراه يك پرستار و راننده به مأموريت اعزام ميشوند و بيمار را به نزديكترين مراكز درماني اعزام مينمايند. همچنين در آمبولانسهاي تيپ B غالباً كارشناسان پرستاري، تكنسينهاي هوشبري و تكنسينهاي فوريتهاي پزشكي فعاليت دارند. در حال حاضر ۷۱ پايگاه فعال در تهران مشغول به كار هستند. امداد هوايي اورژانس تهران نيز از سه سال قبل فعال شده است.”
خوشبختانه برخي از تجهيزات اورژانس در داخل كشور ساخته ميشوند. دكتر حقي در خصوص تجهيز آمبولانسها و پايگاههاي اورژانس گفت: “برخي از تجهيزات همچون DC شوك يا ونتيلاتور مشابه داخلي ندارند و بايد از محصولات خارجي خريداري نماييم.
اما تجهيزاتي همچون ساكشن در داخل توليد ميشوند و با استانداردهاي خارجي نيز برابري ميكنند.”
هم اكنون در تهران روزانه ۸۰۰ مأموريت انجام ميشود، در حالي كه با توجه به جمعيت تهران بايد روزانه ۲۵۰۰ مأموريت انجام شود. دكتر حقي با اشاره به اين نكته گفت: “با شرايط موجود شهر تهران براي اورژانس امكانپذير نيست تا به حد استانداردهاي بينالمللي برسد.
بايد رفتهرفته تعداد پايگاهها و آمبولانسها را افزايش دهيم و از سوي ديگر از طريق رسانهها آگهيهاي مردم را نسبت به عملكرد اورژانس افزايش دهيم. البته خوشبختانه تفكر جديدي كه درباره افزايش كمي و كيفي سازمان و خدمات اورژانس ايجاد شده، موجب شده تا به استانداردها نزديكتر شويم. در سال ۸۴ و ۸۵ تعداد پايگاهها را به ۵۰% افزايش دادهايم. از سوي ديگر سازمان اورژانس تهران زير نظر سازمان مديريت بحران تهران است. مديريت بحران نيازمند برنامهريزيهاي كلان و كشوري و همكاري بين سازماني است.”
pezeshk . us