جوان شيشه اي که با زير گرفتن دختر نابغه مخترع، خودروي او را سرقت کرده بود در حضور خبرنگاران صحنه اين جنايت را بازسازي کرد.
خراسان: جوان شيشه اي که با زير گرفتن دختر نابغه مخترع، خودروي او را سرقت کرده بود در حضور خبرنگاران صحنه اين جنايت را بازسازي کرد. به گزارش خراسان، ساعت ۱۹ روز ۴ ارديبهشت افرادي که از کوچه هشتم خيابان گاندي عبور مي کردند شاهد صحنه وحشتناکي بودند. جواني به بهانه کمک در پارک کردن خودرو، سوار خودروي پژو ۲۰۶ دختري جوان به نام تينا شد اما چند لحظه بعد دختر جوان را با خودرو زير گرفت و فرار کرد. به دنبال اين حادثه چند نفر از شاهدان به کمک دختر جوان شتافتند و از اورژانس تهران کمک خواستند اما زمان زيادي طول کشيد تا امدادگران خود را به محل حادثه برسانند. اين در حالي بود که تينا شرايط بدي داشت و با مرگ دست و پنجه نرم مي کرد.
از سوي ديگر، برخي از شاهدان تلاش کردند مانع فرار جوان پژوسوار شوند. حتي راننده يک پرايد او را تعقيب کرد ولي پسر جوان که ديوانه وار پايش را روي پدال گاز فشار مي داد توانست بگريزد. با انتقال تينا به بيمارستان فيروزگر تلاش هاي ويژه پزشکان براي نجات وي آغاز شد اما يک روز بعد او به دليل شدت جراحات وارده جان باخت. خانواده تينا اعلام کردند او از مدت ها قبل اعلام کرده بود اگر در حادثه اي جان باخت اعضاي بدنش به بيماران نيازمند اهدا شود. به اين ترتيب طي هماهنگي با واحد فراهم آوري اعضاي پيوندي اعضاي بدن تينا به چند بيمار اهدا شد. در پي وقوع اين حادثه دردناک افسران اداره دهم پليس آگاهي پايتخت، ماموريت يافتند با انجام تحقيقات ويژه قاتل فراري را دستگير کنند. اين در حالي بود که هيچ ردي از قاتل فراري وجود نداشت. با اين حال تجسس ها دراين باره ادامه يافت تا اين که ماموران دريافتند متهم فراري در نقطه اي ديگر از شهر گوشي تلفن يکي از شهروندان را ربوده و متواري شده است. اين موضوع مي توانست بهترين سرنخ براي دستگيري قاتل فراري باشد. به همين دليل با رديابي اين تلفن افسران آگاهي توانستند متهم را در يک کمپ ترک اعتياد در کرج شناسايي و دستگير کنند. متهم دستگير شده به نام دارا -۲۰ ساله- که براي ترک اعتيادش به شيشه، در کمپ بستري شده بود در جريان بازجويي ها اعلام کرد از مرگ دختر جوان اطلاعي ندارد و فکر مي کرده او فقط مجروح شده است. بررسي سوابق دارا نشان مي داد او پيش از اين چهار مرتبه به اتهام سرقت وسايل خودرو و حمل موادمخدر دستگير شده و از مجرمان باسابقه است. در چنين شرايطي او عصر شنبه به محل حادثه منتقل شد تا صحنه جنايت را بازسازي کند.
بازسازي صحنه قتل
محل حادثه از ساعتي قبل توسط ماموران ويژه پليس تحت کنترل بود و تجمع شهروندان باعث کند شدن عبور و مرور در خيابان وليعصر(عج) شده بود. با گذشت دقايقي، سرهنگ عباسعلي محمديان رئيس پليس آگاهي تهران بزرگ در محل حاضر شد و به دنبال آن خودروي ويژه حمل متهم که با چهار خودروي پليس اسکورت مي شد مقابل کوچه هشتم متوقف شد. بعد از باز شدن در خودرو دارا با فلاش دوربين عکاسان روبه رو شد و در حالي که سرش را بين دو دستش گرفته بود از خودرو بيرون آمد. او با ديدن صحنه محل حادثه براي چند لحظه مات و مبهوت بود تا اين که چند دقيقه بعد به جايي که سوار خودروي تينا شده بود منتقل شد و آنچه را که رخ داده بود اين طور شرح داد:
آن روز من شيشه مصرف کرده بودم و با دختر مورد علاقه ام قرار داشتم. با مادرم تماس گرفتم و از او خواستم خودرواش را در اختيارم بگذارد اما او گفت خودرواش را به من نمي دهد. در همان حال دنبال راهي براي به دست آوردن يک خودرو بودم که دختر جوان سوار بر خودرواش سررسيد. ظاهرش نشان مي داد عجله دارد. او نمي توانست خوب خودرواش را پارک کند و آينه پژو چند مرتبه به ديوار برخورد کرد. همان زمان نقشه سرقت خودرو به ذهنم رسيد. نزديک رفتم و به او پيشنهاد کردم کمکش کنم. او هم از خودرو پياده شد و من پشت فرمان نشستم. او تلفنش زنگ زد و در حالي که صحبت مي کرد چند قدم ازخودرو فاصله گرفت. من هم در يک لحظه به صورت دنده عقب حرکت کردم و گلگير پژو به او برخورد کرد و او روي زمين افتاد. چند نفر که اين صحنه را مي ديدند به طرف من هجوم آوردند. من که دست و پايم را گم کرده بودم و نمي دانستم بايد چه کار کنم در يک لحظه با خودرو از روي او رد شدم و فرار کردم. بعداز آن سر قرار رفتم و با دختر مورد علاقه ام به گردش رفتيم. متهم به قتل ادامه داد: خودرو چند روز دستم بود تا اين که يک روز به اين بهانه که بايد يک تماس فوري بگيرم تلفن همراه يک جوان را از او سرقت کردم اما چند روز بعد در حالي که براي ترک اعتياد به کمپي در کرج رفته بودم ماموران دستگيرم کردند. بعد از آن که دارا صحنه را بازسازي کرد سوالات خبرنگاران آغاز شد. او درباره وضعيت خانوادگي اش گفت: من ۴ خواهر و برادر دارم و سال ها قبل پدر و مادرم از يکديگر جدا شدند. ما شرايط خوبي نداشتيم و من از ۱۶ سالگي به شيشه اعتياد پيدا کردم. وي همچنين درباره اين که چرا بعد از اين حادثه فرار کرد گفت: اول مي خواستم پياده شوم و سراغ دختر جوان بروم اما مردم با مشت و لگد به پژو مي کوبيدند و مطمئن بودم اگر پياده شوم آن ها من را مي کشند.
او همچنين درباره اهداي اعضاي بدن تينا نيز گفت: من اصلا نمي دانستم او مرده است و وقتي دستگير شدم به من گفتند تو قاتلي. من از اهداي عضو هم چيزي نمي دانم.
در حالي که سوالات خبرنگاران همچنان ادامه داشت ماموران نقابدار پليس، دارا را سوار بر خودروي ويژه به بازداشتگاه منتقل کردند.
رسيدگي خارج از نوبت به پرونده
در ادامه سرهنگ محمديان در جمع خبرنگاران حاضر شد و ضمن تشريح جزئيات پرونده گفت: اين پرونده حساسيت هاي زيادي را در بين عموم ايجاد و افکار عمومي را جريحه دار کرد. به همين دليل دادستان محترم تهران و فرمانده انتظامي تهران بزرگ دستور ويژه اي را براي رسيدگي خارج از نوبت به اين پرونده صادر کردند؛ بنابراين طي يکي دو هفته آينده به اين پرونده رسيدگي خواهد شد. وي همچنين درباره حکم متهم نيز گفت: مردم خواستار اجراي حکم متهم در همين مکان هستند و درصورتي که قاضي صلاح بداند حکم در همين مکان اجرا مي شود.
با مرگ دخترم چند بيمار نجات يافتند
در گوشه اي از کوچه هشتم عابديني، پدر تينا ايستاده بود. او که تصويري از دخترش را به دست داشت به خبرنگار خراسان گفت: دخترم فرد مثبتي براي جامعه بود. او در رشته مهندسي پزشکي تحصيل کرده و چند اختراع نيز از او به ثبت رسيده بود.
زماني که من از اين حادثه باخبر شدم خيلي سريع خودم را به محل حادثه رساندم. متاسفانه دخترم دير به بيمارستان رسيد و اگر عجله بيشتري به خرج داده مي شد ممکن بود تينا زنده بماند. بعد از مرگ دخترم پزشکان اعلام کردند مي شود از برخي اعضاي او براي کمک به بيماران استفاده کرد من هم با پيشنهاد آن ها موافقت کردم و به اين ترتيب با مرگ دخترم چند بيمار از مرگ نجات يافتند.